دیجیتال مارکتینگ به معنای بازاریابی محصولات یا خدمات از طریق فن آوری های دیجیتال است. بازاریابی با محصولات دیجیتال دیجیتال می تواند درهر رسانه دیجیتالی مانند موبایل، صفحات نمایشگر تبلیغاتی و ...امکانپذیر باشد. برای مثال اگر شمایک وی سایتی را داشته باشید یا درهر زمینه تبلیغات اینترنتی فعالیت کنید حتما با دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی با ابزارهای دیجیتال آشنا هستید. همچنین شما زمانی می توانید یک برنامه ریزی منظم و اجرای دقیقی در کارتان داشته باشید که شروع به توسعه استراتژی دیجیتال مارتینگ کنید. یکی از دلایل اصلی شکست بسیاری از کسب و کار نداشتن برنامه برای استراتژی می باشد. پس اولین کار شما نوشتن یک برنامه و اجرای دقیق آن می باشد.
نیل پتل (دیجیتال مارکتر معروف) بااریابی با ابزارهای دیجیتال را گونه ای از بازاریابی محصولات و خدمات تعریف می کند که از طریق دستگاه های الکترونیکی انجام می شود. باتوجه به این تعریف، متوجه میشویم که دیجیتال مارکتینگ مفهوم نسبتاً جدیدی نیست، بلکه اولین بازاریابی دیجیتال 100 ساله پیش صورت گرفته است. رادیو در سال ۱۹۸۶ اختراع شده است. ۱۰ سال زمان برد تا رادیو به محصولی عمومی تبدیل شود و اکثر مردم بتوانند آن را تهیه کنند و از آنجا بود که همه به فکر تبلیغات نیز افتادند.
بازاریابی با روش های دیجیتال یک اصطلاح برای بازاریابی محصولات یا خدمات از طریق فن آوری های دیجیتال است. بازاریابی با ابزارهای دیجیتال از طریق هر رسانه دیجیتالی مانند موبایل، صفحات نمایشگر تبلیغاتی و ...امکانپذیر است. اگر شما صاحب یک وب سایت باشید یا در زمینه تبلیغات اینترنتی فعالیت می کنید حتما با بازاریابی دیجیتال آشنا هستید. وقتی که شما قصد توسعه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال را دارید، ازکجا باید کنید؟ هر استراتژی نیازمند یک برنامه ریزی منظم و اجرای دقیق آن می باشد. یکی از دلایل اصلی شکست بسیاری از کسب و کار نداشتن برنامه برای استراتژی می باشد. پس اولین کار شما نوشتن یک برنامه و اجرای دقیق آن می باشد.
طبق گفته نیل پتل (Neil Patel) دیجیتال مارکتر معروف :«بازاریابی با ابزارهای مارکتینگ به هرگونهای از بازاریابی محصولات و خدمات میگویند که از طریق دستگاههای الکترونیکی انجام میشود». طبق این تعریف، بازاریابی دیجیتال مفهوم نسبتاً جدیدی نیست، بلکه اولین بازاریابی دیجیتال صورت گرفته در دنیا مربوط میشود به بیش از ۱۰۰ سال پیش. رادیو سال ۱۹۸۶ اختراع شده است. ۱۰ سال زمان برد تا رادیو به محصولی عمومی تبدیل شود و اکثر مردم آن را تهیه کنند و از آنجا بود که به فکر تبلیغات نیز افتادند.
آخرین کالایی که آنلاین خریدید یادتان هست؟ ما فرض میکنیم به دنبال خرید گوشی موبایل هستید تا ببینیم یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ در این فرایند خرید چه نقشی دارد.
دیجیتال مارکتینگ بدون توجه به وسایلی که بیزینس شما می فروشد، برای هر بیزینسی در هر صنعتی جواب می دهد. دیجیال مارکنیگ باعث ایجاد محتوای با ارزش آنلاین با استفاده از شناسایی نیاز های مخاطبان می شود. اگرچه این بدین معنی نیست که تمامی بیزینس ها باید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال را به شیوه های مشابه یکدیگر پیاده سازی کنند.
برای اینکه مخاطب به خریدار تبدیل شود باید مسیری را با عنوان سفر مشتری در قالب قیف فروش پشت سر بگذارد. این اتفاق میتواند در دنیای آفلاین نیز اتفاق بیفتد، اما از آنجایی که ابزارها و روشهای مناسبی برای اندازهگیری وجود ندارد، در نتیجه چنین چیزی عملا شدنی نیست. در بازاریابی دیجیتال در هر مرحله از سفر مشتری از لحظه آشنایی با شما تا نهایی شدن خرید و حتی پس از آن همراه مشتری هستید.
با تحلیلهای درست و شناسایی دقیق مخاطبان هدف میتوانید هزینههای خود را به شدت کاهش داده و اثربخشی بازاریابی را افزایش دهید. از سوی دیگر رسانههای آفلاین بسیار گران هستند، در صورتی که در بازاریابی دیجیتال با روشهای رایگان و حتی ارزان قیمتتر میتوانید مشتری بیشتری جذب کنید و هر جایی مانع یا مشکلی وجود داشت نیز از سر راه بردارید. تنوع ابزارها و روشهای مختلف در بازاریابی دیجیتال و کانالهای متنوع توزیع محتوا به شما کمک میکند تا تبلیغات و فرایندهای بازاریابی شما کاملا سفارشیسازی شده باشد. همین موضوع نیز هزینههای شما را کاهش داده و نرخ تبدیل را افزایش میدهد.
در تعریف ساده، دیجیتال مارکتینگ برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق ابزارهای دیجیتال است. اگر انتقال پیام به مخاطب در بستر اینترنت اتفاق بیافتد، فعالیتهای ما در حوزه بازاریابی آنلاین جای میگیرند. اگر بدون استفاده از اینترنت (مثلا تبلیغات تلویزیونی) به برقرای ارتباط با مخاطبان اقدام کنیم، از زیر شاخه آفلاینِ بازاریابی دیجیتال استفاده کردهایم.
مهمتر از داشتن یا نداشتن استراتژی، این می باشد که در برنامه خود جایگاهی را که الان دارید و جایگاهی را که می خواهید چند سال بعد به آن دست پیدا کنید را در نظر بگیرید و با هم مقایسه کنید. در حقیقت شما باید در برنامه ریزی خود هدف و جایگاه و نیازهای خود را تعیین کنید. شما یک برنامه ریزی بلند مدت دارید که در سال دهم قصد دارید به آن دست بیابید اما باید در برنامه ریزی های کوتاه مدت خود دربین این ده سال هدف های کوچکتری تعیین کنید که با کمک این هدفها بتوانید به هدف بزرگتر دسترسی داشته باشید.